احمد بن محمد الطائی یکی از سرکردگان امراء در عصر عباسیان المعتمد علی اﷲ در سال 271 هجری قمری به دست خویش لواء مدینه، طریق مکه، و سپس ولایت کوفه و سواد آن، و طریق خراسان و سامراء، و شرطۀ بغداد، و خراج قطربل، و مسکن برای او بست، الموفق باللّه در سال 275 بر او خشم گرفت و او را باز داشت، و سپس رها ساخت و ولایت کوفه بدو سپرد، در آن ایام قرامطه در کوفه ظهور کرده بودند، طائی بر هر مردی از قرامطه در سال دیناری خراج نهاد و تا گاه مرگ ولایت کوفه داشت و هم در 281 هجری قمری بمرد، (اعلام زرکلی ج 1 ص 71)
احمد بن محمد الطائی یکی از سرکردگان امراء در عصر عباسیان المعتمد علی اﷲ در سال 271 هجری قمری به دست خویش لواء مدینه، طریق مکه، و سپس ولایت کوفه و سواد آن، و طریق خراسان و سامراء، و شرطۀ بغداد، و خراج قطربل، و مسکن برای او بست، الموفق باللّه در سال 275 بر او خشم گرفت و او را باز داشت، و سپس رها ساخت و ولایت کوفه بدو سپرد، در آن ایام قرامطه در کوفه ظهور کرده بودند، طائی بر هر مردی از قرامطه در سال دیناری خراج نهاد و تا گاه مرگ ولایت کوفه داشت و هم در 281 هجری قمری بمرد، (اعلام زرکلی ج 1 ص 71)
احمد بن عبدالعزیز بن هشام بن خلف بن غزوان، ادیب نحوی لغوی عروضی قاری کاتب منشی بلیغ شاعر، مکنی به ابوالعباس و معروف به ابن هشام و ابن خلف، از اکابر قرّاء و اساتید نحو بوده و در عروض وحل معما دستی توانا داشته است و سه ارجوزه در خط و قرائت و نحو و شرح شواهد ایضاح ابوعلی فارسی در نحو از تألیفات و آثار قلمی او بوده و از اشعار اوست: الحمد ﷲ علی ما اری کاننی فی زمنی حالم یسود اقوام علی جهلهم ولایسود الماجد العالم. و وفاتش بعد از سال پانصد و پنجاه و سیم هجرت و سالش نامعلوم است. (ریحانه الادب ج 3 ص 330 و ج 6 ص 199). و رجوع به ابوالعباس احمد بن عبدالعزیز بن هشام شود
احمد بن عبدالعزیز بن هشام بن خلف بن غزوان، ادیب نحوی لغوی عروضی قاری کاتب منشی بلیغ شاعر، مکنی به ابوالعباس و معروف به ابن هشام و ابن خلف، از اکابر قرّاء و اساتید نحو بوده و در عروض وحل معما دستی توانا داشته است و سه ارجوزه در خط و قرائت و نحو و شرح شواهد ایضاح ابوعلی فارسی در نحو از تألیفات و آثار قلمی او بوده و از اشعار اوست: الحمد ﷲ علی ما اری کاننی فی زمنی حالم یسود اقوام علی جهلهم ولایسود الماجد العالم. و وفاتش بعد از سال پانصد و پنجاه و سیم هجرت و سالش نامعلوم است. (ریحانه الادب ج 3 ص 330 و ج 6 ص 199). و رجوع به ابوالعباس احمد بن عبدالعزیز بن هشام شود
دو تن از شعرای متأخر عثمانی که هر دو را نام محمد و تخلص صائب و معاصر یکدیگرند. یکی در 1262 هجری قمری بسن سی وپنج سالگی وفات یافته و از اوست: خاطره گلد کجه صائب مومیان دلربا خواب و راحت قالماز اولدی دیدۀ خونابده. و دیگری که عاشق پیشه بوده است مبتلا به جنون گشته و بسال 1270 هجری قمری در بیمارستان درگذشته است. از اوست: باده ویردی حاصل عمریم جفای روزگار صائبا اوراق تدبیرین قضا سوزانیدور. (از ریحانه الادب ج 2 ص 408)
دو تن از شعرای متأخر عثمانی که هر دو را نام محمد و تخلص صائب و معاصر یکدیگرند. یکی در 1262 هجری قمری بسن سی وپنج سالگی وفات یافته و از اوست: خاطره گلد کجه صائب مومیان دلربا خواب و راحت قالماز اولدی دیدۀ خونابده. و دیگری که عاشق پیشه بوده است مبتلا به جنون گشته و بسال 1270 هجری قمری در بیمارستان درگذشته است. از اوست: باده ویردی حاصل عمریم جفای روزگار صائبا اوراق تدبیرین قضا سوزانیدور. (از ریحانه الادب ج 2 ص 408)