جدول جو
جدول جو

معنی احمد تائب - جستجوی لغت در جدول جو

احمد تائب
(ءِ)
لقب احمد بن یعقوب که از فحول قراء متقدمین است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

احمد بن محمد الطائی یکی از سرکردگان امراء در عصر عباسیان المعتمد علی اﷲ در سال 271 هجری قمری به دست خویش لواء مدینه، طریق مکه، و سپس ولایت کوفه و سواد آن، و طریق خراسان و سامراء، و شرطۀ بغداد، و خراج قطربل، و مسکن برای او بست، الموفق باللّه در سال 275 بر او خشم گرفت و او را باز داشت، و سپس رها ساخت و ولایت کوفه بدو سپرد، در آن ایام قرامطه در کوفه ظهور کرده بودند، طائی بر هر مردی از قرامطه در سال دیناری خراج نهاد و تا گاه مرگ ولایت کوفه داشت و هم در 281 هجری قمری بمرد، (اعلام زرکلی ج 1 ص 71)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
احمد بن عبدالعزیز بن هشام بن خلف بن غزوان، ادیب نحوی لغوی عروضی قاری کاتب منشی بلیغ شاعر، مکنی به ابوالعباس و معروف به ابن هشام و ابن خلف، از اکابر قرّاء و اساتید نحو بوده و در عروض وحل معما دستی توانا داشته است و سه ارجوزه در خط و قرائت و نحو و شرح شواهد ایضاح ابوعلی فارسی در نحو از تألیفات و آثار قلمی او بوده و از اشعار اوست:
الحمد ﷲ علی ما اری
کاننی فی زمنی حالم
یسود اقوام علی جهلهم
ولایسود الماجد العالم.
و وفاتش بعد از سال پانصد و پنجاه و سیم هجرت و سالش نامعلوم است. (ریحانه الادب ج 3 ص 330 و ج 6 ص 199). و رجوع به ابوالعباس احمد بن عبدالعزیز بن هشام شود
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
دو تن از شعرای متأخر عثمانی که هر دو را نام محمد و تخلص صائب و معاصر یکدیگرند. یکی در 1262 هجری قمری بسن سی وپنج سالگی وفات یافته و از اوست:
خاطره گلد کجه صائب مومیان دلربا
خواب و راحت قالماز اولدی دیدۀ خونابده.
و دیگری که عاشق پیشه بوده است مبتلا به جنون گشته و بسال 1270 هجری قمری در بیمارستان درگذشته است. از اوست:
باده ویردی حاصل عمریم جفای روزگار
صائبا اوراق تدبیرین قضا سوزانیدور.
(از ریحانه الادب ج 2 ص 408)
لغت نامه دهخدا